بايسته‏ هاى‏ نظريه ‏پردازى‏ در علوم‏ انسانى‏ بر اساس‏ قرآن‏ كريم‏ (با تأكيد بر مبانى)

پدیدآورحسن یوسف‌زاده

نشریهمجموعه مقالات روش شناسی قرآن و علوم انسانی

چکیدهتحولات بنيادى در مغرب زمين و پيرو آن شكل‏گيرى نسلى از روشنفكران، زمينه‏ هاى ظهور علوم انسانى را به‏دنبال داشته است كه امروزه در نقش پيشران توسعه، هدايت و راهبرى در دنيا را عموماً و جهان غرب را خصوصاً بر عهده گرفته است. علوم انسانى رايج زاييده نگرش‏هاى مبنايى و فلسفى دانشمندان غربى است. دانشمندان غربى معتقد بودند حال كه بشر قوانين حاكم بر طبيعت را كشف كرده است، چرا نتواند قوانين حاكم بر انسان را بشناسد. بدين ‏ترتيب جامعه‏ شناسى، انسان‏شناسى، تاريخ و مانند آن جايگاهى در ميان علوم پيدا كردند. به‏ عبارتى، علوم انسانى و اجتماعى كه امروز با آن‏ها سر و كار داريم، داراى پشتوانه ‏هاى قوى فلسفى است كه طى قرون متمادى شكل گرفته است لكن اگر كسى جهان‏بينى غربى را باور نداشته باشد، استلزامات آن‏را نيز نمى‏تواند بپذيرد و بدين ‏ترتيب پرسشى اساسى مطرح مى‏شود مبنى بر اين كه علوم انسانى بر اساس قرآن كريم داراى چه استلزاماتى است؟ پژوهش حاضر با استفاده از روش مرسوم تفسير قرآن كريم و با بهره‏ گيرى از ظرفيت‏هاى روش تحليل كيفى مطرح ‏شده در علوم انسانى، بايسته‏ هاى نظريه ‏پردازى در علوم انسانى را مطمح ‏نظر قرار داده است. حاصل بررسى اين است كه، نظريه‏ پردازى در عرصه علوم انسانى براساس قرآن كريم داراى استلزاماتى است كه استخراج مبانى در سطوح چندگانه، از جمله مهم‏ترين آن‏هاست. در يك نگاه كلى، مبانى به سطوح پايه‏اى (هستى‏ شناسى (خداشناسى)، معرفت‏ روش‏ شناسى، ارزش‏ شناسى و دين‏ شناسى)، عام (جهان (طبيعت) شناسى، انسان‏ شناسى، جامعه‏ شناسى، فرهنگ‏ شناسى، بوم‏ شناسى)، خاص (مانند نظام اجتماعى، نظام سياسى، نظام اقتصادى و ...) و اخص (مبانى نظام خانواده در اسلام، مبانى بانكدارى اسلامى و ...) تقسيم مى‏شود. درست است كه مبانى فلسفى عمدتاً از طريق تاملات فلسفى و عقلانى بدست مى‏ آيند لكن عقل بشر بدون مساعدت از آموزه ‏هاى وحيانى به‏ ويژه قرآن كريم قادر به شناخت هستى و جايگاه آن در جهان ‏زيست بشر نخواهد بود و بديهى است كه هر گونه نظريه ‏پردازى در ساحت علوم انسانى مستلزم فهم درست از مبانى (خداشناسى، جهان‏شناسى و انسان‏شناسى) است كه در نگاه منظومه ‏اى، تاثيرات خود را در ارزش‏ شناسى و رفتارشناسى (هنجارشناسى) نشان خواهد داد. بدين‏ ترتيب، هرگونه نظريه ‏پردازى در عرصه علوم انسانى در گرو فهم فلسفى (شناخت)، اخلاقى (بايسته‏ هاى ارزشى) و فقهى (هنجارها و رفتارهاى مطلوب) است كه بدون مراجعه به قرآن كريم، مقدور و ميسر نيست.واژگان كليدى: قرآن، علوم انسانى، نظريه ‏پردازى، روش ‏شناسى، مبانى فلسفه، اخلاق، فقه‏

share 776 بازدید